سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عدالت

آثارسازندگی برخی نام های قیامت در قرآن

برای قیامت در قرآن نام های متفاوتی بیان شده است که بیان گر اهمیت این واقعه عظیم است که هر کدام نشان دهنده وضع مخصوص و نظام خاص حاکم بر آن می باشد. توجه انسان به این اوضاع و وضع مخصوص آثار سازنده روحی و روانی بسیاری بر او دارد که به بهتر زندگی کردن او کمک می کند زیرا کسی که در راه خدا بر مصیبت ها و معصیت ها صبر می کند و کسی که در راه خدا و برای رضای او انفاق می کندو دارای دو بال خوف و رجا است و نسبت به دیگران گذشت و ایثار دارد رشد معنوی یافته و در روزی که دیگران حسرت می خورند و نهان ها آشکار می شود و همه یکدیگر را و اعمال خود را می بینندو با هم جمع می شوند و هرکسی در پیشگاه پروردگار خود حاضر و جزای عمل خود را می بیند، آسوده خاطر بوده و به سعادت ابدی می رسد.
روش اتخاذ شده در انجام این پژوهش روش اسنادی و تحقیقی توصیفی تحلیلی می باشد.


 کلید واژه : یوم الدین، یوم تبلی السرائر، یوم الفصل، یوم الجمع، یوم التلاق، یوم الحسره، قیامت

مقدمه
برای قیامت در قرآن نام های متفاوتی بیان شده است. ذکر نام های متفاوت برای قیامت در قرآن بیان گر اهمیت این واقعه عظیم است که هر کدام نشان دهنده وضع مخصوص و نظام خاص حاکم بر آن می باشد. توجه انسان به این اوضاع و وضع مخصوص آثار سازنده روحی روحی و روانی بسیاری بر او دارد.
در علوم مختلفی چون تفسیر و اخلاق وجه هایی از نام های قیامت آمده و به طور اجمالی بررسی شده است و آثار آن را کم و بیش بیان نموده است.
مفسرین بزرگ کتب گران قدری نگاشته اند که در آن ها به فراخور بیان آیاتی که در آن ها نام های قیامت آمده است توضیحاتی چند داده اند که همه آن بزرگواران به مباحث کلی در مورد قیامت پرداخته اندو نظری اجمالی به نام های قیامت داشته اند.
طرح مسئله
به غیر از کتب تفسیری که به آیات مربوط به قیامت و نام های آن پرداخته اند، کتب و مقالاتی نیز با نام قیامت به نگارش در آمده است که در آن ها کلیاتی ازقیامت و مباحث مربوط به آن مطرح شده است و همچنین به مباحث مربوط به نام های قیامت اشاره ای کوتاه شده است. جدا گانه به آن مطالب پرداخته نشده است که جای دارد این نکته مورد توجه قرار گیرد. حال این سوال مطرح است که نام های قیامت چه اثر سازندگی بر انسان دارند؟
ضرورت و اهداف
بیان نام های قیامت در قرآن باعث سازندگی روحی و روانی در انسان می شود که این امر باعث می شود که انسان صفای باطن پیدا کند و در زندگی دنیا و آخرت خود به سعادت که هدف نهایی بشر است برسد. انسان برای رسیدن به هدف نهایی خود یعنی سعادت نیاز به تذکر و یاد آوری دارد تا به فطرت الهی خود بازگردد که این امر جز با روحی بلند و بزرگ و لطیف قابل نیل نمی باشد.
در دنیای امروز که مادیات حرف اول را در زندگی انسان می زند، نیاز است که بشر را از خواب غفلت بیدار کرد و معنویات را به او یاد آوری نمود و همواره به یاد فرزندان آدم آورد که قیامت و سوال و کتابی در پیش دارند. پس یکی از راه های رسیدن به این امر مهم یاد آوری از طریق بیان واقعیت های موجود در جهان خلقت برای انسان است.
در جامعه علاوه بر توجه زیاد به مادیات و دنیا گویا اخرت فراموش شده است، شاید با بیان نکاتی در مورد آخرت و یاد اوری آن به نسل بشر جامعه را از خطر انحطاط نجات داده و کمکی در رسیدن بشر به سعادت دنیوی و اخروی بشود.
پیشینه
نام های متفاوتی برای قیامت در اسلام و قرآن ذکر شده است که در ادیان آسمانی و کتب آسمانی پیشین نیامده است. که این بیان اهمیت و احوال مخصوص به آن را رسانده و راه رشد و سعادت بشر را بیان می کند.
تاکنون کتاب یا مقاله ای با نام آثار سازندگی برخی نام های قیامت در قران نیافته ام ولی در کتب تفسیری و کتبی که با عنوان و یا موضوع قیامت نگاشته شده اند، می توان مباحث مربوط به قیامت، احوال آن و نام های آن به طور پراکنده دست یافت که این مباحث کلی می باشند و بشتر مطالب مربوط به قیامت و اثبات آن و ... می باشد نه خصوص نام های قیامت.
در این مقاله سعی در معرفی برخی نام های قیامت و اثر سارندگی آن بر انسان شده است که با بررسی برخی آثار و تطبیق نام های قیامت سعی در بررسی هر چه بهتر و مفیدتر ارائه شدن مطالب می شود.
روش اتخاذ شده در این پژوهش اسنادی، بنیادی است.
علت بیان نام های مختلف برای قیامت
یکی از مراحل حیات جاوید، قیامت کبری است. قیامت کبری بر خلاف عالم برزخ که مربوط به فرد است و هر فردی بلافاصله وارد عالم برزخ می گردد، مربوط است به جمع، یعنی به همه افراد و همه عالم، حادثه ای است که همه اشیاء و همه انسانها را در بر می گیرد و واقعه ای است که برای کل جهان رخ می دهد، کل جهان وارد مرحله جدید و حیات جدید و نظام جدید می گردد.
قرآن کریم که ما را از حادثه بزرگ قیامت آگاه کرده است ظهور این حادثه بزرگ را مقارن با خاموش شدن ستارگان، بی فروغ شدن خورشید، خشک شدن دریاها، هموار شدن ناهمواریها، متلاشی شدن کوهها و پیدایش لرزشها و غرشهای عالمگیر و دگرگونیها و انقلابات عظیم و بی مانند بیان کرده است.
قیامت در قرآن کریم با نامها و عنوان های مختلف خوانده شده است که هر کدام نشان دهنده وضع مخصوص و نظام مخصوص حاکم بر آن است. مثلا از آن جهت که همه اولین و آخرین در یک سطح قرار می گیرند و ترتیب زمانی آنها از بین می رود، روز حشر یا روز جمع یا روز تلاقی خوانده شده است و از آن جهت که باطنها آشکار و حقایق بسته و پیچیده باز می شوند، «یوم تبلی السرائر» یا روز نشور نامیده شده است و از آن جهت که فنا ناپذیر است و جاوید است، «یوم الخلود»، و از آن جهت که انسانهایی سخت در حسرت و ندامت فرو می روند و احساس غبن می کنند که چرا خود را برای چنین مرحله ای آماده نکرده اند، «یوم الحسرة» یا «یوم التغابن»، و از آن جهت که بزرگترین خبرها و عظیم ترین حادثه هاست «نبأ عظیم» خوانده شده است.
نام های قیامت در آیات قرآن
قیامت به معنای بپاخاستن و روز قیامت، روزی است که مردگان از قبر بر می خیزند. جمع آیات مربوط به در قیامت قرآن حدود هزار و هفتصد آیه است. برخی از نام های دیگر آن که در قرآن ذکر شده عبارتند از:
یوم فزع اکبر، یوم الجزاء، یوم الدین، یوم الحساب، یوم النشور، یوم المشهود، یوم التغابن، یوم الحسرة، یوم الآخر، یوم عظیم، یوم موعود حشر، قارعه، حاقه، ساعة، ذکری، بعث و....
معنا و وجه تسمیه نام های قیامت
در این پژوهش به برخی نام های قیامت پرداخته می شود که دراین جامعنا و وجه تسمیه این نام ها بیان می شود.
یوم
در معنای یوم اقوالی بیان شده است. که در کتب مختلف لغت این گونه آمده است : از طلوع فجر تا غروب آفتاب‏.
«از طلوع فجر تا غروب آفتاب. و نیز مدّتى از زمان و وقت را یوم گویند. چنانکه راغب و دیگران گفته‏اند در نهج البلاغه حکمت 396.
فرموده: «الدّهر یومان یوم لک و یوم علیک» دنیا دو روز است روزى بخیر تو و روزى بر علیه تو. مراد از یوم وقت و زمان است.
«مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» فاتحه: 4. مراد از یوم چنانکه میدانیم وقت و زمان است «قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ» بقره: 259. روز در این آیه همان روز معمولى مقابل شب است. البته در «بَعْضَ یَوْمٍ» ...
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی» مائده: 3. الف و لام در «الْیَوْمَ» براى حضور است یعنى: امروز دینتان را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم.
«فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِی دارِکُمْ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ» هود: 65. در اینگونه آیات شبها نیز داخل در یوم‏اند و اطلاق ایّام روى عنایتى است.»
یوم در عرف به معناى قسمتی محدود از امتداد زمان است ؛ کم باشد یا زیاد و از این رو هم بر فاصله بین طلوع و غروب خورشید اطلاق مى شود و هم بر مقاطع وسیعترى از زمان .
یوم الدین
دین خضوع و انقیاد در برابر برنامه یا مقرراتى معین است . بنابراین ، در معناى دین دو قید وجود دارد : یکى انقیاد و خضوع و دیگرى این که آن انقیاد در برابر برنامه خاصى باشد و اما مفاهیمى مانند: طاعت ، تعبد، محکومیت ، مقهوریت ، تسلیم ، قانون یا جزا، معناى اصلى کلمه دین نیست ، گرچه به آن نزدیک و از لوازم آن است .
یوم تبلی السرائر
عبارت است از هر چیزى که انسان در دل خود پنهان مى‏کند، و کلمه" بلاء" که فعل" تبلى" مشتق از آن است به معناى آزمایش و نیز شناسایى و کشف نهانى‏ها است.
نتیجه این است که: «رجع در روزى است که آنچه از عقاید و آثار اعمال که انسانها پنهان کرده بودند، چه خیرش و چه شرش به مورد آزمایش و شناسایى قرار مى‏گیرد، و زرگر اعمال و عقاید آنها را در بوته زرگرى خود مى‏آزماید، تا معلوم شود کدام صالح و کدام فاسد بوده و کدام خالص و کدام داراى ناخالصى و عیار است و بر طبق آن صاحبش را جزا مى‏دهد.»
یوم الفصل
کلمه" فصل" به معناى تمیز بین دو چیز ، بریدن و جدا کردن. «فصل الشّى‏ء فصلا: قطعه و ابانه» در مفردات گفته: «آن جدا کردن دو چیز از همدیگر است بطوریکه میان آندو فاصله باشد هذا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ صافات: 21. این روز قیامت و روز جدا کردن حق از باطل است که تکذیب میکردید.» و« اگر روز قیامت را روز فصل خوانده، بدین ملاحظه است که آن روز روز جدا شدن حق از باطل است، روزى که به حکم خدا و قضاى او بین حق و باطل و یا بین مجرم و متقى، جدایى مى‏افتد. و هر یک از دیگرى متمایز مى‏شود» ، هم چنان که در جاى دیگر فرمود:" وَ امْتازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ" هان اى مجرمین امروز جدا شوید
یوم الجمع
در مورد «یوم الجمع» بودن روز قیامت تفسیرهاى متعددى وجود دارد:بعضی گفته اند: «به خاطر آن است که میان ارواح اجساد جمع مى شود. بعضی دیگر گفته اند: از این نظر است که بین انسان و عملش جمع خواهد شد. و یا از این نظر: که میان ظالم و مظلوم اجتماع حاصل مى شود. ولى ظاهر این است که منظور، اجتماع همه خلایق در آن روز بزرگ است» از اولین و آخرین، همان گونه که در آیه 49 و 50 سوره «واقعه» آمده است : «قُلْ إِنَّ الاَْوَّلِینَ وَ الاْخِرینَ لََمجْمُوعُونَ إلى میقاتِ یَوْم معلوم«بگو اولین و آخرین همگى در روز معینى، جمع مى شوند.
یوم التلاق
چون در روز قیامت بندگان با پروردگارشان از طریق شهود باطنى ملاقات مى کنند روز قیامت را «یوم التلاق» نامیدند. علاوه بر آن روزى است که، «گذشتگان و آیندگان، همه با هم تلاقى دارند. روزى که روز ملاقات پیشوایان حق و باطل، با پیروانشان مى باشد. روزى که روز لقاى مستضعفین و مستکبرین است. روزى که روز ملاقات ظالم و مظلوم است. روزى که روز دیدار انسان ها و فرشتگان است. و بالأخره روز تلاقى انسان با اعمال و گفتار و کردارش، و با دادگاه عدل خداوند.»
یوم الحسره
یکى از نامهاى قیامت یوم الحسره است . روزى که خطاکاران بعد از آنکه نامه اعمال کرده هاى دنیایى خود را مى بینند حسرت و افسوسى درد آور آنها را فرا مى گیرد و سرمایه هاى خود را بر باد رفته مى بینند از اینکه به عمر و فرصتهاى خود کالاهایى فناپذیر و آنى خریده اند که هیچ به کار آنها نمى آید. قرآن مى فرماید:«کذلک یریهم الله اعمالهم حسرات علیهم و ما هم بخارجین من النار » خداوند این چنین اعمال آنها را به صورت حسرت زایى به آنان نشان مى دهد و هرگز از آتش خارج نخواهند شد.)
مرتبه اى از حسرت براى همه اهل محشر از مومنان تا کافران وجود دارد: مومنان و نیکوکاران تاسف مى خورند که اى کاش عمل صالح بیشترى انجام داده بودیم و درجه اخلاص و توحیدمان بالاتر بود تا امروز حظ و بهره بیشترى مى بردیم ، و کافران و بدکاران هم تاسف مى خورند که چرا به تعالیم انبیا توجه نکردند و چرا راه خدا و توحید و عمل صالح را بر نگزیدند. امام على (علیه السلام) فرمودند: «ان اعظم الحسرات یوم القیامه حسرة رجل کسب مالا فى غیر طاعه الله فورثه رجل فانفقه فى طاعه الله سبحانه فدخل به الجنه و دخل الاول به النار» بزرگترین حسرتها در روز قیامت حسرت خوردن شخصى است که مالى را به گناه گرد آورد و آن را شخصى دیگر به ارث برد و در راه اطاعت خداى سبحان مصرف کرد و با آن وارد بهشت شد و گرد آورنده اولى وارد جهنم گردید.



بالا بردن صبر و استقامت در انسان
شکیبایى و صبر در آنچه که قرآن و روایات نسبت به آن دستور صبر داده اند ، مسأله اى الهى و اخلاقى و انسانى است ، و امرى است محبوب حق ، و سزاوار اجر بزرگ و ثواب عظیم . صبر ، عامل حفظ دین و نگاهبان انسان از بى میل شدن به حق و حقیقت ، و عامل تقویت روح و روان ، و حافظ انسان از افتادن در دام شیاطین جنى و انسى است .
انسان اگر در پیشامدها و حوادث تلخ و شیرین که غارتگر دین و ایمان است ، و به هنگام طاعت و عبادت ، و به وقت گناه و معصیت صبر کند ، به این معنا که حوادث را هماهنگ با قواعد الهى تحمل کند ، و براى نجات خود به دشمنان حق پناه نبرد ، و به وقت طاعت و عبادت خود را در گردونه ى بندگى قرار دهد و مقاومت کند ، و زمان آماده شدن زمینه ى معصیت و گناه ، تلخى گذشت از لذتها را به دوش جان بردارد ، به فرموده ى قرآن مجید مستحق صلوات و رحمت خداوند مى شود و در روزی که بیشتر خلایق نادم و حسرت زده به اعمال خود می نگرند، چنین فردی با آرامش و امیدواری به رحمت خالق بی همتا در پیشگاه او حاضر می شود.
معنای لغوی
صبر: الصبر: نقیض الجزع. صبر نقیض جزع است.
الصَّبْر- شکیبائى و صبر بر سختیها «قُتِلَ صبراً»: شخص بازداشت و زندانى و کشته شد «الصَّبْرُ الجمیل»: نیروى مقاومت و صبر
صبر در لغت به معناى حبس و بازداشتن است. هر گاه کسى خویشتن را از فعلى اختیارى باز دارد صبر کرده است.صبر شکیبیدن . شکیبایی . شکیبایی کردن . پائیدن . نقیض جزع
صبر در لغت ، نفس حبس راست از بیتابى و جزع در امورى که ناگوار است و منع مى کند باطن را از اضطراب وظاهر را از حرکات غیر عادیه ناصواب.
معنای اصطلاحی
علمای علم اخلاق هر کدام معنا و تعریفی از صبر بیان داشته اند که در این مجال تعدادی از آن ها آورده می شود.
صبر را در معناى عام آن مى‏توان این گونه تعریف کرد: باز داشتن خود را از عملى که مانع رسیدن به هدف و یا موجب تأخیر در رسیدن به هدف مى‏شود. صبر در این معنا، خود به خود فضیلتى اخلاقى نیست، بلکه مقاومتى است که ناشى از تسلط فرد بر خویشتن است. این مقاومت در صورتى از لحاظ اخلاقى فضیلت خواهد بود که هدف شخص صابر، کمال اخلاقى و تقرب به خداوند باشد و صبر در برابر چیزى صورت گیرد که با کمال اخلاقى و تقرب خداوند در تعارض و تقابل باشد. ارزش اخلاقى صبر بسته به هدفى است که صبر به منظور آن صورت مى‏گیرد. در مبحث «روابط نسان با خداوند، مقصود از صبر، نوعى مقاومت در برابر عواملى است که رابطه انسان با خدا را سست مى‏کنند و او را از دایره ایمان به لحاظ نظرى یا عملى خارج مى‏سازند.
صبر عبارت است از:« ثبات نفس و اطمینان آن،و مضطرب نگشتن آن در بلایا و مصائب، و مقاومت کردن با حوادث و شداید، به‏نحوى که: سینه او تنگ نشود.و خاطر او پریشان نگردد.و گشادگى و طمانینه که پیش‏از حدوث آن واقعه است زوال نپذیرد.پس زبان خود را از شکایت نگاهدارد.واعضاى خود را از حرکات ناهنجار محافظت کند.و این صبر در شداید است که ضد آن‏جزع است. »
چیزى که هست معناى صبر این نیست که انسان خود را آماده هر مصیبتى نموده صورت خود را بگیرد تا هر کس خواست سیلیش ‍ بزند، نه ، معناى صبر - که یکى از فضایل است - این نیست که آدمى چون زمین مرده زیر دست و پاى دیگران بیفتد مردم او را لگدکوب کنند، و مانند سنگ دم پا بازیچه اش قرار دهند، زیرا خداى سبحان آدمى را طورى خلق کرده که به حکم فطرتش خود را موظّف مى داند هر مکروهى را از خود دفع نماید، و خدا هم او را به وسائل و ابزار دفاع مسلح نموده تا به قدر توانائیش از آنها استفاده کند، و چیزى را که این غریزه را باطل و عاطل سازد نمى توان فضیلت نام نهاد. بلکه صبر عبارت است از اینکه انسان در قلب خود استقامتى داشته باشد که بتواند کنترل نظام نفس خود را - که استقامت امر حیات انسانى و جلوگیرى از اختلال آن بستگى به آن نظام دارد - در دست گرفته ، دل خود را از تفرقه و نسیان تدبیر و خبط فکر و فساد راى جلوگیرى کند.
پس صابران آنهایى هستند که در مصائب استقامت به خرج داده و از پا درنمى آیند، و هجوم رنجها و سختیها پایشان را نمى لغزاند، به خلاف غیر صابران که در اولین برخورد با ناملایمات قصد هزیمت مى کنند و آنچنان فرار مى کنند که پشت سر خود را هم نگاه نمى کنند .
آثار صبر
براى صبر آثار فراوان دنیوى و اخروى مى توان برشمرد; از جمله امام على(علیه السلام)در بخشى از تحلیل خود نسبت به عزّت و ذلّت برخى اُمم گذشته مى فرماید:«چون خدا دید چگونه در راه دوستى او بر آزار شکیباى اند، و چه سان از بیم او ناخوشایندى را تحمّل مى نمایند، از تنگناهاى بلا، گشایشى برایشان پدید آورد، و از پسِ خوارى ارجمندشان فرمود و آرامش را جایگزین بیم کرد. پس پادشاهانِ حکمران شدند و پیشوایان با فرّ و شأن. و کرامتِ خدا در حق آنان تا بدان جا رسید که دیده آرزو نهایت آن را ندید.»
بعضى از عالمان اخلاق صبر را دروازه ورود به مقام رضایت به مقدّرات الهى و مقام رضا را باب رسیدن به وادى محبت پروردگار دانسته اند. بنابراین از آثار مهم صبر در همین دنیا مى توان از دستیابى به مقام «رضا» و «محبت» نام برد.
یکى دیگر از نتایج صبر، این است که انسان صبور از ارتکاب گناهانى همچون جزع بر قضاى خداوند ایمن است و بر صبورى خود پاداش مى‏گیرد: «ان صبرت جرى علیک القدر و انت مأجور. و ان جزعت جرى علیک القدر و انت مأذور؛» اگر شکیبایى کنى حکم خدا بر تو جارى مى‏شود و پاداش داده مى‏شوى و اگر بى‏تابى کنى باز هم تقدیر خدا بر تو جارى است ولى گناهکارى.
از حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - فرمود که: «چون روز قیامت‏شود طایفه‏اى از مردم برخیزند و حلقه بر دربهشت زنند.به ایشان گفته شود که: شما کیستید؟ گویند: ما اهل صبریم.خطاب رسد که: بر چه صبر کردید؟ گویند: صبر مى‏کردیم بر طاعت‏خدا.و کناره مى‏کردیم از معصیت‏خدا. پس حق - سبحانه و تعالى - فرماید: راست گفتند، ایشان را داخل بهشت کنید.
با توجه به مطالب بیان شده به راحتی می توان در یافت که صبر کنندگان در روز قیامت بسیار راحت اند و آرامش دارند. در فارسى نیز ضرب المثل است که فلان کس «انگشت حسرت به دندان مى گزید».این کار، شاید به خاطر این است که: این گونه اشخاص، هنگامى که به گذشته خویش توجه می کنند، خود را مقصر مى دانند و تصمیم بر انتقام از خویش مى گیرند و این نوعى انتقام است، تا بتوانند در سایه آن کمى آرامش یابند.
به راستى آن روز را باید «یوم الحسرة» گفت، چنان که در قرآن از روز قیامت نیز به همین عنوان یاد شده است، چرا که افراد خطاکار، خود را در برابر یک زندگى جاویدان در بدترین شرائط مى بینند، در حالى که: مى توانستند با چند روز صبر، شکیبائى و مبارزه با نفس، جهاد و ایثار، آن را به یک زندگى پرافتخار و سعادت بخش مبدل سازند. حتى براى نیکوکاران هم روز تأسف است، تأسف از این که: چرا بیشتر از این نیکى نکردند؟
در روزی که هر آن چه پنهان است آشکار می شود، این صبر کنندگان هستند که ترسی ندارند ، زیرا در این روز ، یوم تبلی السرائر هرکس بر مصیبت و معصیت صبر نکرده باشد؛ کار ها و اعمالش بر همه و خودش حاضر و آشکار می شود و دیگر نمی تواند از آن ها فرار کند و باید به جزای عملش برسد. اما اهل صبر چون دست به گناه آلوده نکرده اند، هیچ گونه ترس و واهمه ای ندارند. زیرا چیزی مخفی ندارند تا بخواهد آشکار شود.
صبر کنندگان در یوم التلاق و نیز یوم الجمع نیز در هنگام ملاقات با پروردگارشان و ملاقات دیگر انسان ها و جمع شدن همه در محضر او ترسی ندارند زیرا بر معصیت ها صبر کرده و گناه نکرده اند و مردم را آزار و اذیت نکرده اند تا مورد مواخذه خداوند قرار گیرند.
در یوم الدین نیز صبر کنندگان جزا و پاداش صبر خود را از معبود خویش می گیرند و به بهشت برین که جایگاه نیکان و سعادت مندان است وارد می شوند.
ایجاد روحیه انفاق
در قرآن مجید راجع به انفاق تاکیدات فراوان شده و برای منفقین پاداشهایی بزرگ و ماندگار تعیین گردیده است. انفاق به عنوان عمل صالحی است که اگر مطابق دستور قرآن کریم انجام پذیرد، جامعه اسلامی را همیشه به عنوان سیمایی مطلوب برای امت خود قلمداد نموده و باعث درونی شدن هر چه بهتر فرهنگ و ارزشهای اقتصادی اسلام در نهاد افراد می گردد. همچنین اصل انفاق به عنوان یک ارزش دینی است که اجتماع مورد نظر قرآن یعنی جامعه ایمان آگاهانه و مسئولانه، جامعه اخلاص و عقیده به حقایق جهان هستی و جامعه قانون مدار و بشر دوستانه، آن را نردبانی برای تقرب به سرچشمه جمال و کمال و زیباترین جلوه های عشق یعنی خداوند متعال (جل و علا) می داند.
از نظر قرآن یکی از وظایف مهم افراد در جامعه اسلامی، دستگیری از نیازمندان و تهیدستان است. هر کس به اندازه امکانات و توانمندی خویش وظیفه دارد که خلاء های موجود در زندگانی افراد را جبران و کمبودهای آنان را پاسخگو باشد. همان گونه که خداوند نیازمند و فقیر را با فقر و نداری امتحان می کند، ثروتمندان را نیز این گونه می آزماید. کمک به افراد نیازمند اگر همراه با خلوص نیت و به خاطر رضای پروردگار باشد دارای تأثیرات بی شماری است. برخی از آثار آن در همین جهان مشاهده می شود و برخی از آثار آن در جهان دیگر، به عنوان پاداش های اخروی، ظاهر می گردد. به طور کلی در قرآن کریم درباره انفاق سفارشات بسیاری شده است و در راه این انفاق نیز رعایت اخلاص بسیار سفارش شده است.


[ جمعه 92/11/11 ] [ 1:1 عصر ] [ علی امامی راد ]
درباره وبلاگ
لینک دوستان
<لنگه کفش
فرزانگان امیدوار
###@جزین@###
رایان چوب
نظرمن
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
فتوبلاگ حسین کارگر
کانون فرهنگی شهدا
تنهایی......!!!!!!
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
.: شهر عشق :.
پیامنمای جامع
بوی سیب
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
دبستان پسرانه ی امام هادی سبزوار
آموزشی مذهبی
بچه های خدایی
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
تنها هنر
Dark Future
(بنفشه ی صحرا)
پا توی کفش شهدا
جزتو
Manna
محمد قدرتی
یه دختره تنها
ورزش های رزمی
جیغ بنفش در ساعت 25
گروه اینترنتی جرقه داتکو
زمزمه ی کوچه باغ شاه تور
تیـــــــــــام
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
اخراجیها
نوری چایی_بیجار
xXx عکسدونی xXx
مهربانی
عزای حسینی
پرسپولیس
بادله گشت
کلبه ی عشق
عشق تابینهایت
عاشق دربدر
توتویی
محمد امیدواری ابرقویی
صل الله علی الباکین علی الحسین
مهندسی متالورژِی
دلنوشته های یه عاشق!
delshekasteh
ستاره
سفیر نور
آزاد اندیشان
احساس ابری
فهادانــ
میلاد کی مرام
عکس میخوای کلیک کن
قصه ی ما و شما
صراط مبین
زیر آسمان خدا
.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
دوستانه
جوک و خنده
یه دختر تنها
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
خورشید خاموش
fazestan
رویای زیبا ...
کشتی کج
جوان ایرانی
روژمان
اندیشمند
من و تو
چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟)
عاشق تنها....
رقص شیطان
شاخه شکسته
مسأله شرعی
موسیقی اصیل ایرانی
زنگ تفریح
فرزاد ملوس و پرنیاجون
جامع ترین وبلاگ خبری
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 67
کل بازدیدها: 265285