سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عدالت

ممکنه دختر من رو بپسندی !!؟ (طنز)

 ممکنه دختر من رو بپسندی !!؟ (طنز)

شکلک های محدثه

 

شکلک های محدثه

مرد جوون : ببخشین آقا ، می تونم بپرسم ساعت چنده ؟
پیرمرد : معلومه که نه !
جوون : ولی چرا ؟ ! مثلا” اگه ساعت رو به من بگی چی از دست میدی ؟ !
پیرمرد : ممکنه ضرر کنم اگه ساعت رو به تو بگم !
جوون : میشه بگی چطور همچین چیزی ممکنه ؟ !

پیرمرد : ببین … اگه من ساعت رو به تو بگم ، ممکنه تو تشکر کنی و فردا هم بخوای دوباره ساعت رو از من بپرسی !
جوون : کاملا” امکانش هست !
پیرمرد : ممکنه ما دو سه بار دیگه هم همدیگه رو ملاقات کنیم و تو اسم و آدرس من رو بپرسی !
جوون : کاملا” امکان داره !

پیرمرد : یه روز ممکنه تو بیای به خونه ی من و بگی که فقط داشتی از اینجا رد میشدی و اومدی که یه سر به من بزنی! بعد من ممکنه از روی تعارف تو رو به یه فنجون چایی دعوت کنم ! بعد از این دعوت من ، ممکنه تو بازم برای خوردن چایی بیای خونه ی من و بپرسی که این چایی رو کی درست کرده ؟ !
جوون : ممکنه !

پیرمرد : بعد من بهت میگم که این چایی رو دخترم درست کرده ! بعد من مجبور میشم دختر خوشگل و جوونم رو بهت معرفی کنم و تو هم دختر من رو می پسندی !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد : بعد تو سعی می کنی که بارها و بارها دختر من رو ملاقات کنی ! ممکنه دختر من رو به سینما دعوت کنی و با همدیگه بیرون برید !
مرد جوون : لبخند میزنه !

پیرمرد : بعد ممکنه دختر من کم کم از تو خوشش بیاد و چشم انتظار تو بشه ! بعد از ملاقاتهای متوالی ، تو عاشق دختر من میشی و بهش پیشنهاد ازدواج می کنی !
مرد جوون : لبخند میزنه !
پیرمرد : بعد از یه مدت ، یه روز شما دو تا میاین پیش من و از عشقتون برای من تعریف می کنین و از من اجازه برای ازدواج میخواین !
مرد جوون در حال لبخند : اوه بله !

پیرمرد با عصبانیت : مردک ابله ! من هیچوقت دخترم رو به ازدواج یکی مثل تو که حتی یه ساعت مچی هم از خودش نداره در نمیارم !

 


[ جمعه 92/11/11 ] [ 1:14 عصر ] [ علی امامی راد ]

دوری از فرزندآوری با بهانه های واهی/ تغییر سبک زندگی مهمترین دستاورد فرهنگ غرب

 

فرشته روح افزا

 

عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان با بیان این‌که تغییر سبک زندگی مهم‌ترین دستاورد فرهنگ غرب، گفت: برخی از زنان با طرز تفکر از دست دادن اندامی مناسب و از فرزندآوری دوری می‌کنند که باید در این زمینه فرهنگ‌سازی صورت گیرد.

 

همه نخبگان و کارشناسان خواستار افزایش جمعیت شدند همچنین این صاحب‌نظران نگران پیری نسل بوده و به دنبال راهکاری برای تغییر نگرش و افزایش جمعیت هستند و در میزگرد و مصاحبه‌های مکرر نطرات و راهکار‌های خود را ارائه دادند.

برای بررسی بیش‌تر به گفت‌و‌گو با فرشته روح‌افزا، مدیر طرح، برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه منچستر انگلیس پرداختیم که قسمت اول آن را روز‌های گذشته خواندید و قسمت دوم و پایانی را در ذیل می‌خوانید.

رسانه ملی خانواده پرجمعیت موفق را در فیلم‌های خود به نمایش بگذارد

نظرتان در خصوص الگوسازی از خانواده‌های موفق پرجمعیت در زمینه افزایش جمعیت چیست؟

* روح افزا: یکی از اقدام‌های رسانه ملی در سال‌های حاکمیت سیاست تحدید موالید، نشان دادن تصویری نامطلوب از خانواده‌های پرجمعیت بود. در برخی سریال‌هایی که در آن، رفتار زنان در قالب طنز به نمایش درمی‌آمد، نشان داده می‌شد که تعدد فرزندان چه گرفتاری ها و مشکلاتی برای پدر و مادرشان پدید می‌آورد.

 

 

 

در حال حاضر رسانه ملی باید با اصلاح این رویکرد، به شناسایی و معرفی خانواده‌هایی بپردازد که با وجود داشتن فرزندان متعدد، به خوبی از عهده تعلیم و تربیت آن‌ها برآمده و نسل شایسته‌ای را تحویل جامعه داده‌اند.

البته باید توجه داشت که در این شناسایی و معرفی، نباید فقط به خانواده‌های مرفه شهرنشین بسنده کرد، بلکه باید از همه خانواده‌های شهری و روستایی و با سطح درآمد متفاوت، الگوهایی را شناسایی و به جامعه معرفی کرد.

این الگوسازی صرفاً در قالب برنامه‌های مستند قابل ارائه نیست، بلکه از قالب برنامه‌های نمایشی نیز می‌توان استفاده کرد.

تقلید از شبکه‌های ماهواره‌ای و داشتن اندامی مناسب و دوری از فرزندآوری

در چند دهه اخیر با گسترش فعالیت جریان‌های فمینیستی در مغرب‌زمین و به موازات آن، تولید انبوه فیلم‌ها و سریال‌ها، انتشار گسترده مجلات مد و زیبایی، و گسترش تبلیغات بازرگانی رسانه‌ها، الگوی تازه‌ای از زیبایی و جذابیت، ابتدا در کشورهای غربی و به‌تدریج در سراسر جهان مطرح شده است که نماد بارز آن عروسک «باربی» است.

بر اساس این الگوی تازه، بسیاری از زنان و دختران در پی این برآمده‌اند که به هر قیمت، اندامی کشیده و استخوانی به سبک عروسک باربی داشته باشند و خود را به مدل‌های مد و زیبایی که رسانه‌های غربی تبلیغ می‌کنند، نزدیک‌تر کنند.

با ایجاد این نگرش جدید درباره زیبایی در دختران، یکی از موضوع‌هایی که مغایر با فرهنگ باربی شدن تلقی شد، بارداری و بچه‌دار شدن بود.

متأسفانه این نگرش با گسترش شبکه‌های ماهواره‌ای، به‌تدریج در کشور ما نیز رواج یافت و موجب شد برخی زنان از بیم از دست دادن تناسب اندام، از بچه‌دار شدن یا شیردادن نوزادان خود خودداری کنند.

رسانه ملی باید با تولید برنامه‌های متنوع و اثرگذار، برای اصلاح نگرشی که در میان برخی زنان و دختران درباره زیبایی خود پدید آمده است، اقدام کند. برخی اقدام‌هایی که رسانه ملی در این زمینه می‌تواند انجام دهد شامل نقد و بررسی الگوهای غربی مد، زیبایی و جذابیت، و روشن کردن اهداف پنهان و آشکار این الگوپردازی‌ها برای زنان و دختران ایرانی، معرفی برخی هنرپیشگان مطرح سینمای هالیوود که با وجود داشتن زیبایی ظاهری، از بچه‌دار شدن نیز غافل نشده‌اند و ترویج ورزش‌ها و نرمش‌هایی که می‌تواند به زنان، در حفظ زیبایی اندام خود پس از زایمان کمک کند، است.

بدنام‌ترین اعضای «باشگاه میلیونرها» رشد جمعیت را یک تهدید زیست‌محیطی، اجتماعی و صنعتی  دانستند

در خصوص طرح‌های نظام سلطه برای کاهش جمعیت جهان توضیح بیش‌تری می‌دهید؟

* روح افزا: سال‌هاست سران «مجامع مخفی» جهانی، مانند مؤسسه سلطنتی امور بین‌الملل، ‌شورای روابط خارجی، جامعه بیلدربرگرها، کمیسیون سه‌جانبه، فراماسونری، ‌باشگاه رم و کمیته 300، با طرح‌ها و برنامه‌های گوناگون زمینه نفوذ و اقتدار نظام سلطه بر مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ملل جهان را فراهم آورده‌اند و سرنوشت ملت‌ها و کشورهای مستقل جهان را به میل و اراده خود تغییر می‌دهند. 

یکی از مصادیق آشکار مداخله مجامع مخفی در سرنوشت ملت‌های دیگر موضوع کاهش و کنترل جمعیت جهان است. این مجامع با هدف گسترش سلطه خود بر جهان، از سال‌ها پیش موضوع کاهش جمعیت جهان را در دستور کار قرار داده‌اند و این موضوع را از راه‌های گوناگون پی می‌گیرند.

"دکتر جان کولمن" نویسنده و پژوهشگر مجامع که پیش‌تر از جاسوسان حرفه‌ای سرویس‌های مخفی بریتانیا بوده است، هنگام برشمردن هدف‌های گروه‌های پنهان می‌نویسد آن‌ها بر این باورند که برای تحقق «مسئولیت آسمانی» که بر عهده آنان گذارده شده است، باید «از راه ایجاد جنگ‌های محدود و موضعی در کشورهای پیشرفته و به وجود آوردن گرسنگی و بیماری در کشورهای جهان سوم، موجبات مرگ حدود 3 میلیارد انسانی را که اصطلاحاً «مصرف‌کنندگان بی‌مصرف» ‌نامیده‌اند، فراهم شود و ‌تا سال 2050 جمعیت ایالات متحده باید در حد یکصد میلیون نفر کاهش یابد.»

"سرواندو گونزالز"،  نویسنده کوبایی ـ امریکایی، نشانه‌شناس و تحلیلگر اطلاعاتی، در مقاله‌ای به بررسی تلاش «باشگاه میلیونرها»ی امریکایی برای کاهش جمعیت جهان می‌پردازد و می‌نویسد "در پنجم می ‌2009، تعدادی از بدنام‌ترین اعضای «باشگاه میلیونرها» ـ دیوید راکفلر، بیل گیتس، تد ترنر، اپرا وینفری، وارن بافت، جرج سوروس، الی براود، پیتر جی. پترسون، پتی استونس فایر، جان مورگریده، مایکل بلومبرگ و تعدادی از میلیونرهای دیگرمخفیانه در اقامتگاه سر پل نرس، رئیس دانشگاه راکفلر را در منهتن ملاقات کردند. همان طور که انتظار می‌رفت، رسانه‌های جریان اصلی امریکا بسیار مراقب بودند تا مردم امریکا را از این جلسه میلیونرها در منهتن آگاه نکنند، ولی برخی از جزییات این جلسه، به بیرون درز کرد.

یک روزنامه بزرگ انگلیسی، به نقل از یک فرد ناشناس که در این جلسه شرکت داشته است، گزارش کرد که در این جلسه «بر سر این نکته اجماع شد که آن‌ها باید به راهبردی روی آورند که در آن، از رشد جمعیت به عنوان یک تهدید زیست‌محیطی، اجتماعی و صنعتی بالقوه فاجعه‌بار جلوگیری شود».

یکی دیگر از افراد شرکت‌کننده در جلسه منهتن، سزار رسانه‌ای، تد ترنر، میلیونر مؤسس سی. ان. ان بود که در سال 1996 در مصاحبه‌ای با مجله طبیعت‌شناسی آدوبون گفته بود کاهش 95 درصدی جمعیت جهان به 225 تا 300 میلیون نفر، «ایدئال» خواهد بود.  مایکل اسنایدر،  پژوهشگر و تحلیل گر مسائل سیاسی نیز درباره تصمیم نخبگان جهانی برای کنترل جمعیت جهان می نویسد" از نظر من و شما، شاید خلاص شدن از 90 درصد جمعیت جهان کاری جنون‌آمیز باشد، اما هرچه می‌گذرد، این اجماع در بین نخبگان جهانی بیشتر می‌شود که رسیدن به چنین هدفی به نفع سیاره زمین است".

در نشست سال 2011 بیلدر برگ که از 9 تا 12 ژوئن (19 تا 22 خرداد 1390) با حضور آندرس فوگ راسموسن دبیرکل ناتو، خواکین آلمونیا معاون رئیس کمیسیون اروپا، خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ژان کلود تریشه رئیس بانک مرکزی اروپا، رابرت زولیک رئیس گروه بانک جهانی، هنری کیسینجر تئوریسین و رئیس شرکت‌های مختلف و مشاور سابق امنیت ملی امریکا، «بیل گیتس» رئیس سابق مایکروسافت و رئیس فعلی بنیاد گیتس، رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا (گیتس در زمان برگزاری نشست، وزیر دفاع بود که اکنون از این سمت کنار رفته است)، دیوید راکفلر سرمایه‌دار معروف و رئیس سابق بانک منهتن، میچلت وایت مدیر مسئول هفته نامه اکونومیست، آنجلا مرکل صدر اعظم آلمان، جورما اولیلا رئیس شرکت نفتی رویال داچ شل، جرج دیوید رئیس شرکت کوکاکولا، ملکه هلند، هاکان ولیعهد نروژ، پیتر برابک لتما رئیس شرکت نستله، سوفیا ملکه اسپانیا، خوزه لوییز زاپاترو نخست‌ وزیر اسپانیا در « سنت موریس» سوئیس برگزار شد، بر موضوع افزایش جنگ و کشتار به‌ویژه در منطقه خاورمیانه به منظور کاهش جمعیت رو به افزایش جهان تأکید شد.

تا سال 1420 سطح باروری ایران به سطح جانشینی افزایش نخواهد یافت

 در این زمینه و مسائلی که مطرح کردید رسانه‌ها باید چه اقداماتی انجام دهند؟

* روح افزا: با توجه به مطالب یادشده، ضروری است رسانه ملی موضوعاتی از قبیل تبیین و تشریح طرح‌ها و برنامه‌های مجامع مخفی وابسته به نظام سلطه برای کاهش جمعیت جهان، بررسی راهکارهای رسانه‌‌‌‌‌ای مقابله با طرح‌ها و برنامه‌های یادشده و بررسی و تبیین نقش ملت ایران در خنثی‌سازی طرح‌ها و برنامه‌های مجامع مخفی جهانی را در دستور کار قرار دهد.

* تسنیم: در خصوص حساسیت درباره بحران‌ها و آسیب‌های ناشی از کاهش جمعیت بیشتر توضیح می‌دهید؟

*روح افزا: نتایج پیش‌بینی‌های سال 2010 سازمان ملل متحد درباره تحولات باروری نشان می‏‌دهد که بر اساس هر سه سناریو (پایین، متوسط و بالا) تا سال 1420 سطح باروری ایران به سطح جانشینی افزایش نخواهد یافت. براساس همین پیش‌بینی، در صورت ادامه روند کنونی کاهش باروری بر اساس سناریوی حد پایین، جمعیت ایران تا سال 1430 به حدود 73 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 5/38 درصد، در سال 1445 به حدود 61 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 5/47 درصد، و تا سال 1480 به حدود 31  میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 4/47 درصد کاهش خواهد یافت.

همچنین در صورت تحقق الگوی رشد متوسط، جمعیت ایران تا سال 1445 به حدود 79 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 9/36 درصد، سپس تا سال 1480 به 62 میلیون نفر با شاخص سالخوردگی 7/34 درصد کاهش خواهد یافت.

در صورت تحقق پیش‌‌‌‌بینی‌های یادشده، کشور ما با مسائل و چالش‌های گوناگونی روبه‌رو خواهد شد.

در‌باره چالش‌های جمعیتی بگویید؟

* روح افزا: بحران میزان باروری و تجدید نسل، کاهش حجم کل جمعیت ملی، بحران کاهش نیروی در سن کار، بحران سالمندی جمعیت و افزایش مهاجرت های بین‌المللی و تغییرات هویتی و فرهنگی، از مهم ترین مصادیق چالش‌های جمعیتی به شمار می آیند.

مهم ترین چالش‌های فرهنگی ـ اجتماعی ناشی از کاهش ناگهانی رشد جمعیت عبارت‌اند از: بحران ساختاری خانواده، شکاف های نسلی بر اثر به هم خوردن توازن جمعیت نسل‌‌‌ها، جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان، و کاهش تدریجی سرمایه اجتماعی. از نگاه جمعیت‌شناختی، جمعیت در حال رشد و جوان، احتیاج بیشتری به کالا و خدمات دارد و به همین دلیل در جامعه در حال رشد، تقاضا برای امکانات مسکن، املاک و مستغلات افزایش می یابد، ولی با کاهش سطح باروری و کم شدن جمعیت، جمعیت متقاضی کالاهای اساسی از جمله مسکن و امکانات رفاهی کاهش خواهد یافت و این موضوع زمینه‌ساز ایجاد بحران اقتصادی در جامعه خواهد بود.

کاهش جمعیت جوان، به معنای کم شدن تعداد نیروهای توانمند برای دفاع از اقتدار، امنیت و تمامیت ارضی کشور است و این موضوع برای کشوری با ویژگی‌های نظام جمهوری اسلامی ایران که همواره در معرض تهدیدهای فزاینده نظام سلطه و جهان استکبار است، بسیار خطرساز است.

زبیگنیو برژنیسکی،  مشاور امنیت ملی سابق امریکا و سیاستمدار کهنه کار این کشور، چندی پیش در مصاحبه با جرالد سیب، دبیر روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال می گوید: « از فکر کردن به حمله پیش دستانه علیه تأسیسات هسته ای ایران اجتناب کنید و گفت وگوها با تهران را حفظ کنید. بالاتر از همه، بازی طولانی‌مدت را انجام دهید؛ چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست. »

با توجه به این مطالب ، رسانه ملی باید در سیاست‌گذاری‌های خود در زمینه فرهنگ‌سازی برای افزایش جمعیت، به موضوعاتی از قبیل بررسی دقیق و کارشناسی بحران‌ها، آسیب‌ها و چالش‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی ناشی از کاهش جمعیت، تبیین درست و مناسب آثار و پیامدهای این بحران ها برای مردم توجه کند.

اقناع مدیران و برنامه‌سازان رسانه ملی درباره سیاست جدید جمعیتی

 برای تحقق کامل راهبردهایی که ذکر شد، رسانه ملی باید چه سیاست‌هایی را در دستور کار قرار دهد؟

*روح افزا: بی تردید، مدیران و برنامه سازان رسانه ملی، آنگاه می‌توانند نقش خود را در زمینه فرهنگ سازی برای تحقق سیاست جمعیتی نظام اسلامی به‌خوبی ایفا کنند که خود درباره این سیاست جدید متقاعد شده و درباره آن به شناخت و باور قلبی رسیده باشند؛ زیرا در غیر این صورت برنامه هایِ تولیدی آن‌ها فقط جنبه سفارشی و دستوری خواهد داشت و اثر چندانی بر مخاطب نخواهد گذاشت در واقع اقناع مدیران و برنامه‌سازان رسانه ملی درباره سیاست جدید جمعیتی باید صورت گیرد.

بنابراین، سازمان صدا و سیما در نخستین گام به سوی فرهنگ سازی برای افزایش جمعیت، باید با برگزاری همایش ها و نشست های علمی و تخصصی، مدیران گروه‏های برنامه ساز، تهیه کنندگان، کارگردانان و پژوهشگران و نویسندگان خود را در این زمینه توجیه کند و به پرسش ها و ابهام های آن‌ها در این زمینه پاسخ دهد.


[ جمعه 92/11/11 ] [ 1:12 عصر ] [ علی امامی راد ]

معنای انفاق
"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است. و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگرى است که یا از طریق صدقه و یا از بخشش کردن مال‏هاى خویش در

راه جهاد و دین و هر آنچه خدا بدان فرمان داده است می¬باشد.
انْفاق‌، واژه‌ای‌ قرآنى‌، به‌ معنى‌ صرف‌ کردن‌ مال‌ در مصارف‌ نیکوکارانه‌. انفاق‌ در قرآن‌ کریم‌ به‌ عنوان‌ یکى‌ از پایه‌های‌ اصلى‌ عمل‌ صالح‌، و یکى‌ از ویژگیهای‌ مؤمنان‌ مورد تأکید قرار گرفته‌ است‌. با آنکه‌ اغلب‌ مفسران‌ متأخر به‌ این‌ عمل‌ بیشتر از منظر توزیع‌ ثروت‌ و کاستن‌ محرومیتهای‌ اقتصادی‌ نگریسته‌اند، اما در قرآن‌ کریم‌ بعد تربیتى‌ انفاق‌ بیش‌ از هر چیز مورد توجه‌ قرار گرفته‌، و از این‌ حیث‌ مکمل‌ ایمان‌ دانسته‌ شده‌ است‌. بخش‌ مهمى‌ از تعالیم‌ قرآنى‌ در باب‌ انفاق‌ مربوط به‌ آیاتى‌ است‌ که‌ در آنها تصویری‌ از انسان‌ هدایت‌ یافته‌ ارائه‌ شده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌، مى‌توان‌ به‌ سرآغاز سورة بقره‌ اشاره‌ کرد که‌ در آن‌، ایمان‌ به‌ عالم‌ غیب‌، برپای‌ داشتن‌ نماز و انفاق‌ از آنچه‌ خداوند روزی‌ کرده‌ است‌، ویژگیهای‌ اصلى‌ اهل‌ تقوا شناخته‌ شده‌اند.
آثار انفاق
اینکه انسان چیزى داشته باشد و از خود جدا کند، و مظهر رحمانیت پروردگار بشود، نقش بزرگى در ساختن انسان دارد. عطوفت که از ماده عطف است‏یعنى تمایل و توجه به دیگران، با دیگران یکى شدن و دل بجاى دل آنها نهادن خود هدف است و هدفى اساسى و قابل اهمیت است.
آثار فردی انفاق
مسلما انسان هنگامى که بداند نتیجه کار او به خود او باز مى‏گردد بیشتر به آن کار علاقه‏مند خواهد شد. ممکن است در ابتدا چنین به نظر برسد که منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق کننده، همان پاداش و نتائج اخروى آن باشد؛ البته این معنى صحیح است ولى نباید تصور کرد که سود انفاق تنها جنبه اخروى دارد، بلکه از نظر این دنیا نیز به سود آنها است هم از جنبه "معنوى" و هم از جنبه "مادى" از نظر معنوى، روح گذشت و بخشش و فداکارى و نوع دوستى و برادرى را در انفاق کننده پرورش مى‏دهد و در حقیقت وسیله مؤثرى براى تکامل روحى و پرورش شخصیت اوست.
آثار اجتماعی انفاق
جامعه انسانى به منزله تن واحد و داراى اعضاى مختلف است، و اعضاى آن هر چند اسامى و اشکال مختلف دارند، اما در مجموع، یک تن را تشکیل مى‏دهند، و در غرض و هدف زندگى متحد هستند، از حیث اثر نیز همه مربوط به هم هستند، وقتى یکى از اعضا، نعمتى را از دست مى‏دهد مثلا فاقد صحت و سلامتى شده و در عمل خود کُند مى‏گردد، همین عارضه هر چند که در نظر بدوى، متوجه یک عضو است، ولى در حقیقت تمام بدن در عملکرد خود کند و سست مى‏گردد، و به خاطر نرسیدن به اغراض زندگى خسران و ضرر مى‏بیند.
پس یک فرد از جامعه که عضوى از یک مجموعه است، اگر دچار فقر و احتیاج شد، و ما با انفاق خود وضع او را اصلاح کردیم، هم دل او را از رذائلى که فقر در او ایجاد مى‏کند پاک کرده‏ایم، و هم چراغ محبت را در دلش ایجاد نموده‏ایم، و هم زبانش را به گفتن خوبیها به راه انداخته‏ایم، و هم او را در عملکردش نشاط بخشیده‏ایم، و این فوائد عاید همه جامعه مى‏شود، چون همه افراد جامعه به هم مربوط هستند، پس انفاق یک نفر، اصلاح حال هزاران نفر از افراد جامعه است.
رشد معنوی
یکی از مهم‌ترین دستورات اجتماعی اسلام انفاق و رسیدگی به فقرا و ضعیفان جامعه است. اگر این دستور به نحو صحیح انجام شود فقیر و مستمندی در جامعه باقی نخواهد ماند.
از این بالاتر و شریف‌تر، ایثار است، یعنی رسیدگی به حال ضعیفان، در حالی که خود انسان نیازمند است. انفاق مایه رشد آدمى است ! انفاق مایه رشد آدمى است ! مساله انفاق یکى از مهمترین مسائلى است که اسلام روى آن تاکید دارد و قرآن مجید تاکید فراوان روى آن نموده است . قرآن عمل انسان را از وجود او جدا نمى داند و هر دو را اشکال مختلفى از یک حقیقت مى شمرد. کسی که یقین دارد آنچه را می‌بخشد در نزد خداوند چندین برابر آن بخشش شامل حالش می‌شود، با باوری درست و کامل در امور خیر مشارکت می‌کند.
انفاق در راه خدا مایه رشد معنوی انسان نیز می شود. وقتی فرد از بعضی چیزها در زندگی خود گذشت کند و به دیگران ببخشد ، روحش بزرگ شده وبا هر اتفاق خوب و بدی به خود نمی لرزد و در زندگی خود استوار و ثابت قدم می ماند.
کسی که چنین باشد دیگر در روز قیامت که همه حسرت میخورند او حسرت نمی خورد؛ او با اعتماد کامل به پروردگار خود در راه او انفاق می کند و می داند که در روزی که همه محتاج اند او محتاج نخواهد بود زیرا خود خدا کفالت امر او را بر عهده دارد و او را تنها نمی گذارد.
در یوم الدین پاداش خود را به تمامه و کامل دریافت می کند. در روز جمع شدن موجودات در پیشگاه خداوند متعال با آرامش حاضر می شود و از پروردگار خود پاداش می خواهد و همچون گنهکاران فریاد نمیزند.
خوفورجاء:
خوف و رجاء یا بیم و امید، دو حالت یا انفعال نفسانى هستند. خوف که در زبان فارسى ترس خوانده مى‏شود از جمله هیجانات روانى است. حالت ترس در همه انسان‏ها کم یا بیش پدید مى‏آید. انسان در طى مراحل رشد از دوره نوزادى و کودکى تا بزرگ‏سالى، همواره حالت ترس را تجربه مى‏کند. ترس انسان از آغاز تولد تا دوره بزرگسالى یکسان نیست؛ زیرا تجربه ها و آگاهى‏هاى او تغییر مى‏کند و انسان از چیزى مى‏ترسد که برایش ناخوشایند و مضر باشد. یعنى به گونه‏اى از ناخوشایندى و ضرر رسانى آن چیز آگاه باشد.
بنابراین ترس هر کس از چیزها به تجربه ها و آگاهى‏هاى گذشته او بستگى دارد. زمانى که انسان با امرى ناخوشایند یا با یک ضرر و یا احتمال یک ضرر روبرو مى‏شود، در شرایطى از آن مى‏ترسد. این شرایط عبارتند از: مقدار ناخوشایندى آن چیز و یا ضررى که از آن چیز به انسان مى‏رسد، میزان احتمال پدید آمدن آن چیز و مقدار توانایى فرد در دفع آن.
اطلاع از این سه امر، گاه در اثر تجربه شخصى حاصل مى‏شود و گاه با محاسبات علمى و عقلى به دست مى‏آید. گاهى هم با اخبار دیگران و از طریق منابع موثق از این امور مطلع مى‏شویم.
ترس از مرگ، به بعضى از این معانى، سودمند و حرکت آفرین است و به بعضى دیگر از معانى بى‏فایده است. ترس از مرگ وقتى سودمند است که عمل انسان را اصلاح کند و او را براى حساب آخرت آماده سازد وگرنه هیچ کس را گریزى از مرگ نیست. امیرالمؤمنین(ع) مى‏فرماید: «فما ینجو من الموت من خافه و لا یعطى القاء من احبه» پس نه آن که بیم مرگ دارد از آن رهد، و نه آن که زندگى جاودانه خواهد بدان رسد.
رجاء که در فارسى امید گفته مى‏شود حالتى نفسانى است امید و امیدوارى، نسبت به امور خوشایند پدید مى‏آید انسان به امورى که براى خود خوشایند و مفید مى‏شناسد امید دارد. یعنى با تصور امور خوشایند و لذت و رضایت حاصل از به دست آوردن آنها حالت امید در انسان پدید مى‏آید.
این حالت نفسانى در اثر تصور یا اطمینان از حصول آن امر خوشایند حاصل مى‏شود، ولى انسان معمولا نسبت به عوامل و شرایط پدید آورنده آن امر خوشایند نیز ابراز امیدوارى مى‏کند. براى مثال کسى که در بیابانى خشک راه گم کرده و به شدت تشنه است در جستجوى آب بر مى‏آید. وقتى تصور مى‏کند که تلاش او به نتیجه خواهد رسید و تشنگى او برطرف خواهد شد در او حالت امید پدید مى‏آید. امید در انسان انگیزه تلاش را پدید مى‏آورد. کسى که امیدى ندارد ادامه زندگى براى او کسالت آور و حتى نامطلوب مى‏شود؛ انسان ناامید انگیزه‏اى براى کار و تلاش ندارد و از حرکت به سوى کمال باز مى‏ماند.
بنابر آن چه تاکنون گفتیم حرکت به سوى کمال فقط با وجود خوف و رجاء امکان‏پذیر مى‏شود؛ زیرا هر حرکت ارادى در صورتى به شکل صحیح انجام مى‏گیرد که اولا انگیزه و نیروى حرکت موجود باشد و ثانیا موانع و خطرات برطرف شود. کسى که در دل خود احساس خوف دارد، همواره آماده مقابله با موانع حرکت و خطرات مسیر است. با وجود این آمادگى، امکان از میان برداشتن موانع فراهم مى‏شود. مبارزه با موانع و خطرات، با امید رسیدن به مقصد و امید به توانایى در رفع موانع ممکن مى‏شود. پس امید به آینده‏اى بهتر و اعتماد به توانایى‏هاى خود در رفع موانع انسان را به حرکت مى‏آورد با توجه به این مقدمات در مى‏یابیم که حضور همزمان خوف و رجا حرکت به سوى کمال را ممکن مى‏سازد. امیرالمؤمنین(ع) فرموده‏اند: «خیر الاعمال اعتدال الخوف و الرجاء» بهترین عمل اعتدل خوف و رجاء است.
خوف و رجاء و ایمان خدا
خوف و رجاء انسان در برابر خداوند نتیجه معرفت و ایمان به خداوند و صفات جمال و جلال اوست امام صادق(ع) فرموده‏اند: «من کان باللَّه عارفاً، کان من اللَّه خائفا و الیه راجیا و هما جناحا الایمان...» هر کسى که خداوند را بشناسد از او خائف و به او امیدوار است، خوف و رجاء دو بال ایمان هستند. در روایت دیگرى فرموده‏اند: «لا یکون المؤمن مؤمنا حتى یکون خائفا راجیا» مؤمن تا زمانى که بیمناک و امیدوار نسبت به خداوند نباشد مؤمن نیست.
انواع خوف در رابطه انسان و خداوند
انسان با محبت به خداوند متعال و شناخت صفات جمال و جلال او از او فرمانبردارى مى‏کند و به این وسیله به سوى کمال حرکت مى‏نماید کمال انسان همان تقرب او به پروردگار است. قرب خداوند نیازمند تلاش همیشگى انسان در فرمانبردارى از خداوند و دورى از نافرمانى است. این تلاش همیشگى انگیزه‏اى پایدار را مى‏طلبد. کسى که قرب خداوند را مى‏خواهد و محبت او را در دل دارد تبعیت از فرامین خداوند و پیروى از دستورات اولیاى دین را یگانه راه رسیدن به مقصد خود مى‏داند.

خوف از گناه
انسان در مسیر فرمانبرى دچار لغزش و خطا مى‏شود. این لغزش‏ها موجب پدید آمدن حالاتى روحى در انسان مى‏شود. برخى از انسان‏ها پس از هر خطا و لغزش به انتقام و عذاب خداوند اندیشه مى‏کنند و چنان شرمسار و نگران مى‏شوند که امید رستگارى را از دست مى‏دهند. از میان رفتن امید به منزله از دست دادن یکى از دو بال حرکت است. امید به موفقیت، و هوشیارى در برابر موانع موفقیت دو بال پرواز به سوى هر مقصدى است.
برخى دیگر از انسان‏ها هنگامى که به لغزش و خطا مبتلا مى‏شوند به رحمت و مغفرت پروردگار مى‏اندیشند و در نتیجه امید خود را زنده نگه مى‏دارند. این دسته از انسان‏ها اگر با اندیشیدن به رحمت و مغفرت پروردگار از مجازات پروردگار غافل شوند، رفته رفته به گناه و خطا عادت مى‏کنند و از مسیر کمال باز مى‏مانند. این افراد بال دیگر پرواز یعنى هوشیارى در برابر موانع موفقیت را از دست داده‏اند.
بهترین حالت روحى، از آن انسان‏هایى است که همزمان با امید به رحمت و مغفرت به انتقام و عذاب خداوند نیز فکر مى‏کنند. چنین افرادى هر دو بال پرواز را در اختیار دارند. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارشان نقل کرده‏اند که ایشان فرموده‏اند: «انه لیس من عبد مؤمن الا وفى قلبه نوران: نور خیفة و نور رجاء لو وزن هذا لم یزد على هذا، و لو وزن هذا لم یزد على هذا؛» در قلب بنده مؤمن دو نور است، نور بیم و نور امید؛ اگر این دو نور اندازه‏گیرى شوند هیچ یک بیشتر از دیگرى نیست.
خوف از غفلت و کوتاهى
کسى که عظمت خداوند را مى‏شناسد حتى اگر شناخت او اجمالى باشد به خوبى مى‏داند که هرگز نمى‏تواند اعمالى را انجام دهد که در خور عظمت پروردگار باشد. چنین انسانى مى‏داند که عمل او در برابر فضل و رحمت پروردگار بسیار ناچیز است. او مى‏داند که هرگز نمى‏تواند شکر نعمت‏هاى پروردگار را به جاى آورد. از سوى دیگر مى‏داند که اگر در حد توان خویش به طاعت و عبادت خداوند قیام کند پروردگار مهربان کمبودهاى عمل او را به لطف خویش جبران مى‏کند. چنین بنده‏اى از این خائف است که در قیام به طاعت و عبادت پروردگار کوتاهى کرده باشد و در اثر ناآگاهى یا غفلت آن چه را در توان داشته ترک کرده باشد. چون احتمال چنین غفلتى همواره وجود دارد، بنده مؤمن هیچ گاه اعمال خود را کافى نمى‏داند و در هراس از غفلت به سر مى‏برد. این هراس او را درباره گذشته و آینده بیمناک مى‏کند. درباره غفلتى که احتمالا در گذشته رخ داده از خداوند طلب بخشایش مى‏کند و درباره غفلتى که ممکن است پیش آید به خدا پناه مى‏برد. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه همام درباره انسان متقى مى‏فرمایند: «یبت حذراً... حذراً لما حذر من الغفله؛ » شب در حالت ترس به سر مى‏برد... ترسان از غفلتى که مرتکب شده است.
خوف از عاقبت بد
ایمان به خداوند ارزشمندترین چیزى است که دنیا و آخرت انسان را زیبا و آباد مى‏گرداند. انسان مؤمن رستگارى خود را در گرو حفظ و رشد ایمان خود مى‏داند. کسى که مى‏خواهد از هر خوفى رها شود و غم و اندوه، او را آزار ندهد باید ایمان خود را حفظ کند و اعمال صالح انجام دهد: «من أامن باللَّه والیوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون» هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و کار نیکو کند، پس بیم و اندوهى نخواهد داشت.
ولى حفظ ایمان کار دشوارى است. ایمان انسان در مسیر زندگى همواره تهدید مى‏شود. محبت دنیا و وابستگى به فرزندان و اموال ممکن است انسان را در دو راهى کفر و ایمان قرار دهد و ضعف ایمان موجب انتخاب مسیر و کفر و هلاکت گردد. خداوند متعال در سوره توبه آیات بیستم تا بیست و چهارم کسانى را که ایمان آورده‏اند و از وابستگى‏هاى خویش به دنیا و محبت مال و فرزند رها شده‏اند و هجرت و جهاد کرده‏اند، رستگار و داراى بالاترین مقامات معرفى مى‏فرماید و به آنان رحمت و رضوان و جاودانگى در بهشت را وعده مى‏دهد؛ در حالى که کسانى که نمى‏توانند از این وابستگى‏ها رها شوند، در خطر بى‏ایمانى و گمراهى هستند.
«قل ان کان اباءکم و ابناءکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقتر فتموها و تجارة تخشون کسادها و مسکن ترضونها احب الیکم من اللَّه و رسوله و جهاد فى سبیله فتربصوا حتى یأتى اللَّه بامره و اللَّه لا یهدى القوم الفاسقین؛»
بگو: اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى که گرد آورده‏اید و تجارتى که از کسادش بیمناکید و سراهایى را که خوش مى‏دارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وى دوست‏داشتنى‏تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را به اجرا در آورد و خداوند گروه فاسقان را هدایت نمى‏کند.
از دیگر چیزهایى که ایمان انسان را تهدید مى‏کند انحرافات فکرى است. این انحرافات گاهى در نتیجه وابستگى‏هاى پنهان به دنیا و شهوات است و گاهى در اثر گناه و کوتاهى در عبادت و اطاعت خداوند پدید مى‏آید. این عوامل را با مراقبت مى‏توان تا حدودى چاره کرد ولى راهزنان ایمان بسیار زیادند و هر لحظه ممکن است ایمان انسان را بربایند و شقاوت و بیچارگى آخرت را پدید آورند. هر مؤمنى از خود مى‏پرسد آیا مى‏توانم تا پایان عمر ایمان خود را حفظ کنم و عمل خویش را چنان صالح سازم که اهل سعادت باشم؟ و چون از آینده بى‏خبر است و بر ضعف و ناتوانى خود آگاه است احتمال مى‏دهد خداوند عنایت و لطف خویش را از او بگیرد و او قادر به حفظ ایمان خود و پایدارى بر عمل صالح نشود. نامعلوم بودن عاقبت انسان را هراسناک مى‏کند هراس از عاقبت کار چنان است که حتى برترین اولیاء خدا از عاقبت کار خود خائف هستند. البته مراتب ایمان و خوف آنان با انسان‏هاى معمولى متفاوت است ولى در این حقیقت با ما مشترکند که باقى ماندن بر طریق صواب، جز با عنایت و لطف خداوند ممکن نیست. امام على بن الحسین (ع) با خداى خویش این گونه مناجات مى‏کند: «لیت شعرى اللشقاء ولدتنى امى ام للعناء ربتنى فلیتها لم تلدنى و لم تربنى، و لیتنى علمت امن اهل السعادة جعلتنى و بقربک و جوارک خصصتنى فتقر بذلک عینى و تطمئن‏له نفسى»
خوف از جهان پس از مرگ
از لحظه مرگ و تسلیم جان تا هنگام محاسبه قیامت و تا زمانى که انسان‏ها جزاى زندگى دنیایى خویش را مى‏بینند و مى‏گیرند همه این مراحل احوالى است که تصور آنها انسان را بیمناک مى‏کند. کسى که معتقد است دنیا مزرعه آخرت است تمام شدن فرصت براى برداشت توشه را خوش نمى‏دارد و از لحظه پایان این فرصت مى‏هراسد کسى که ضعف خویش را مى‏داند و بر لغزش‏هاى خود آگاه است و بر جهل خود نسبت به بسیارى از خطاها و کوتاهى‏ها واقف است مى‏ترسد که از پاسخ به نکیر و منکر باز ماند و در هنگام برپایى دادگاه عدل پروردگار از خجلت گناه سرافکنده شود و از رنج حسرت آزرده گردد و بر عذاب خداوند تاب نیاورد که هیچ کس را چنین تاب و توانى نیست.
مرگ دروازه ورود به جهانى است که آغاز آن تسلیم جان است و پایان آن دریافت نتیجه اعمال. تصور همه لحظات این جهان همچون زنگ خطرى است که غفلت را مى‏زداید و هوشیارى را به ارمغان مى‏آورد از همین روست که یاد مرگ احیاگر لحظه‏هاى حیات است. بدون مرگ زندگى عین مردگى است. کسى که از مرگ و احوال پس از آن بیمناک نباشد در همین جهان مى‏میرد، چرا که مرده کسى است که از حرکت باز مى‏ماند و غفلت از مرگ انسان را از حرکت پویا به سوى کمال محروم مى‏سازد. از همین روست که در روایات یاد مرگ را گرامى و مبارک داشته‏اند. امیرالمؤمنین(ع) مى‏فرمایند: «اوصیکم بذکر الموت و اقلال الغفلة عنه و کیف غفلتکم عما لیس یغفلکم» شما را به یاد مرگ و کاستن از غفلت سفارش مى‏کنم و چگونه از چیزى غافل شوید که شما را فراموش نمى‏کند.
تصور صحیح از مرگ و حیات اخروى، معناى زندگى را عوض مى‏کند. کسى که به جهان آخرت ایمان ندارد و از مرگ بیمناک نیست هر کوششى مى‏کند براى گریز از مرگ است زیرا خوردن، آشامیدن، پوشیدن، ورزش و خلاصه همه کارها را براى ماندن و بهتر ماندن انجام مى‏دهد. تلاش براى ماندن، گریز از رفتن است و رفتن همان مرگ است و هیچ کس را از این رفتن گریزى نیست.امیرالمؤمنین(ع) در موعظه‏اى بلیغ مى‏فرمایند: «و انتم طرداء الموت ان اقمتم له اخذکم، و ان فررتم منه ادرککم، و هو الزم لکم من ظلکم. الموت معقود بنواصیکم.»
شما از ترس مرگ از جا جسته‏اید اگر بایستید شما را مى‏رباید و اگر بگریزید شما را در مى‏یابد مرگ از سایه‏هاتان با شما همراه‏تر است، مرگ به پیشانى شما چسبیده است.
خوف دورى از خدا
آن چه تاکنون از انواع خوف در قلمرو رابطه انسان و خدا گفتیم به آینده انسان مربوط مى‏شود. انسان از گناه مى‏هراسد زیرا آینده گناه کار را هولناک مى‏بیند، از غفلت بیمناک است زیرا آینده انسان غافل تیره و تار است و از مرگ و حوادث پس از آن مى‏ترسد چون مرگ و جهان آخرت آینده گریزناپذیر اوست ولى بندگان برگزیده خدا و اولیاء معصوم او در دل خود خوفى دارند که از هر خوفى برتر و در عین حال زیباترین جلوه بندگى انسان در برابر خداست. ولى خدا در هر لحظه به رضاى خدا و به قرب و بعد خویش از خداوند مى‏اندیشد و از این تصور که شاید خداوند از او راضى نباشد و شاید اکنون دور از خدا به سر برد بیمناک مى‏شود. او خدا را دوست دارد و دورى از خدا و سخط خدا را خوش نمى‏دارد. این نارضایتى و بعد در هر لحظه براى او ناخوشایند است خواه اکنون و در این جهان باشد و خواه پس از مرگ و در صحنه قیامت او را اگر به آتش عذاب بسپارند به رنج حاصل از آتش نمى‏اندیشد، بلکه دورى از خدا او را مى‏آزارد. امیرالمؤمنین(ع) وقتى عقوبت خدا را تصور مى‏کند با خداى خویش چنین مى‏گوید: «فلئن صیرتنى للعقوبات مع اعدائک و جمعت بینى و بین اهل بلائک و فرقت بینى و بین احبائک و اولیائک فهبنى یا الهى و سیدى و مولاى و ربى صبرت على عذابک فکیف اصبر على فراقک؛ » اگر مرا همراه دشمنانت به عقوبت‏ها دچار سازى و مرا با اهل عذاب همراه سازى و میان من و دوستان و اولیائت جدایى افکنى؛ اى معبود من! و اى آقا و مولاى و پروردگار من! گیرم که بر عذاب تو شکیبا باشم ولى چگونه مى‏توانم دورى تو را تاب آورم.
داشتن دو بال خوف و رجاء در زندگی دنیا و آخرت همواره یاور انسان در کارهای سخت و مشکل است. زیرا وقتی صحنه گناهی برای انسان پیش می آید با داشتن خوف است که از گناه باز می ایستد و اگر مرتکب گناه شد با بال امید است که روی به درگاه خدا می آورد و توبه می کند. با داشتن این دو صلاح در دنیا انسان می تواند خود را در روز سختی ،بلا، آشکار شدن گناهان، روز حسرت، امیدوار باشد.
یعنی با داشتن خوف دیگر مرتکب گناه نمی شود تا همچون گنه کاران حسرت بازگشت به دنیا را داشته باشد؛ تا گناهان خو را جبران کند. یا در روزی که همه جزای کار خود را می بینند او چون گناه نکرده و یا توبه کرده است در صف سعادتمندان قرار می گیرد و نیازی به فریاد زدن مثل گنه کاران را ندارد تا شاید مفری پیدا کند.
تقویت گذشت و ایثار
گذشت و ایثار دو واژه مقدس در ادبیات ماست . همیشه و هر زمان در طول تاریخ بشریت " از خود گذشتگی " جایگاهی بسی ژرف در ارزش های انسانی داشته است و از جمله خصوصیات اخلاقی والا به شمار می رفته است .
برای گذشت و ایثار باید خیلی بزرگوار بود و برای بزرگوار بودن باید خیلی انسان بود.اما برای انسان های واقعی این گذشت و بزرگواری آنچنان دلپذیر و لذت بخش است که هرگز آن را با خودخواهی های دیگران عوض نمی کنند و احساس رضایت حاصل از این ایثار را بر حس خودخواهی ترجیح می دهند. فداکاران از فداکاری خود خشنودند اما هرگز ظالمان از ظلم خود لذت نمی برند مگر آنکه شخصیتی بیمارگونه داشته باشند.

 

 

 


[ جمعه 92/11/11 ] [ 1:3 عصر ] [ علی امامی راد ]

معنای ایثار
ایثار که به معنای از خود گذشتگی و ترجیح و برتری است ، در اخلاق اسلامی به معنای گذشت از خود به نفع دیگران است و اینکه درباره چیزهایی را که خود به آن نیازمندیم، دیگران را بر خود ترجیح دهیم.
اگر بخشی از مال خود را به دیگران بدهیم و برای خود هم نگه داریم، انفاق کرده ایم، ولی « ایثار » این است که مال خود را تماما به دیگری ببخشیم، در حالی که خود به آن نیاز داریم.
قرآن در این باره می‌فرماید:. . . و یوثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصه و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون) (بخشی از آیه 9 سوره حشر) هر چند خودشان احتیاجی مبرم داشته باشند، آنها را بر خود مقدم می‌دارند. و هر کس از خسٌت نفس خود مصون ماند، رستگار می‌گردد.
بالاترین درجات جود و بخشش ، ایثار است ، چه آنکه در ایثار هم با مال و هم با جان با نیاز مبرم و ضرورى خود آن را به دیگران مى دهد و خود را فدا مى کند. انفاق وجود مرتبه اش پائین تر از ایثار است ،: در ایثار خشنودى خداى متعال بسیار در آن دخیل است ، چه آنکه کسى جانش را فداى شخصى مى نماید که در حال غرق شدن است ، تا شیاد او را نجات بدهد و خود جان مى دهد و غرق مى شود، اینجا مدح حق درباره ایثارگر هزاران برابر انفاقى است که انسان مى کند. در ادبیات دینی ما گذشت و ایثار اوج بزرگواری ها و گذشت کنندگان کسانی اند که مزدشان با خدا است. امام على علیه‏السلام: اَلعَفوُ تاجُ المَکارِمِ؛گذشت، اُوج بزرگواریهاست.
رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : إِذا اوقِفَ العِبادُ نادى مُنادٍ: لِیَقُم مَن أَجرُهُ عَلَى اللّه‏ِ وَلیَدخُلِ الجَنَّةَ قیلَ: مَن ذَاالَّذى أَجرُهُ عَلَى اللّه‏ِ؟ قالَ: العافُونَ عَنِ النّاسِ ؛ هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مى‏ایستند، آواز دهنده‏اى ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مى‏شود: چه کسى مزدش با خداست؟ مى‏گوید: گذشت کنندگان از مردم.
افراد با گذشت و ایثار در این دنیا با بندگان خداوند با راستی و مهربانی برخورد می کنند و در آخرت در یوم الحسرت همچون ظالمان و بدکاران و کسانی که جز اندک کار خیر چیزی ندارند انگشت حسرت به دهان نمی گیرند.
در یوم التلاق ویوم الجمع هنگام ملاقات خداوند روسفید و خوشحال اند و هنگام دیدن آشنایان و دوستان چون به آن ها ظلم نکرده بلکه از خود گذشته اند ترسی از حق الناس ندارند. و در یوم الجزاء پاداش کار نیک خود را می بینند. با آشکار شدن همه اعمال در یوم تبلی السرائر آشکار می شود ترسی ندارد از آشکار شدن اعمالش چرا جز نیکی و خیر چیزدیگری در این دنیا انجام نداده است.
نتیجه
قیامت به معنای بپاخاستن و روز قیامت، روزی است که مردگان از قبر بر می خیزند. جمع آیات مربوط به در قیامت قرآن حدود هزار و هفتصد آیه است.
برای قیامت در قرآن نام های مختلفی بیان شده است که نشان از اهمیت آن واقعه و اوضاع و احوال آن دارد. هریک از نام های قیامت معنا و وجه تسمیه خاصی دارد که توجه به هرکدام از آن ها در روح و روان انسان اثر مثبت به جای می گذارد. قیامت در قرآن کریم با نام ها و عنوان های مختلف خوانده شده است که هر کدام نشان دهنده وضع مخصوص و نظام مخصوص حاکم بر آن است. مثلا از آن جهت که همه اولین و آخرین در یک سطح قرار می گیرند و ترتیب زمانی آنها از بین می رود، روز حشر یا روز جمع یا روز تلاقی خوانده شده است و از آن جهت که باطنها آشکار و حقایق بسته و پیچیده باز می شوند، «یوم تبلی السرائر» یا روز نشور نامیده شده است و از آن جهت که فنا ناپذیر است و جاوید است، «یوم الخلود»، و از آن جهت که انسانهایی سخت در حسرت و ندامت فرو می روند و احساس غبن می کنند که چرا خود را برای چنین مرحله ای آماده نکرده اند، «یوم الحسرة» خوانده شده است.
توجه به اهمیت و احوال قیامت برای انسان اثرهای بسیار و سازنده ای دارد و باعث می شود که انسان پای در مسیر صحیح قراردهد و از لغزش های او جلوگیری کند. این نام ها در انسان روحیه صبر را بالا برده؛ روحیه انفاق ایجاد می شود؛ خوف و رجا پدید می آید؛ گذشت و ایثار را تقویت می کند.
شکیبایى و صبر در آنچه که قرآن و روایات نسبت به آن دستور صبر داده اند ، مسأله اى الهى و اخلاقى و انسانى است ، و امرى است محبوب حق ، و سزاوار اجر بزرگ و ثواب عظیم . صبر ، عامل حفظ دین و نگاهبان انسان از بى میل شدن به حق و حقیقت ، و عامل تقویت روح و روان ، و حافظ انسان از افتادن در دام شیاطین جنى و انسى است .
براى صبر آثار فراوان دنیوى و اخروى مى توان برشمرد; از جمله امام على(علیه السلام)در بخشى از تحلیل خود نسبت به عزّت و ذلّت برخى اُمم گذشته مى فرماید:«چون خدا دید چگونه در راه دوستى او بر آزار شکیباى اند، و چه سان از بیم او ناخوشایندى را تحمّل مى نمایند، از تنگناهاى بلا، گشایشى برایشان پدید آورد، و از پسِ خوارى ارجمندشان فرمود و آرامش را جایگزین بیم کرد. پس پادشاهانِ حکمران شدند و پیشوایان با فرّ و شأن. و کرامتِ خدا در حق آنان تا بدان جا رسید که دیده آرزو نهایت آن را ندید.»
در روزی که هر آن چه پنهان است آشکار می شود، این صبر کنندگان هستند که ترسی ندارند ، زیرا در این روز ، یوم تبلی السرائر هرکس بر مصیبت و معصیت صبر نکرده باشد؛ کار ها و اعمالش بر همه و خودش حاضر و آشکار می شود و دیگر نمی تواند از آن ها فرار کند و باید به جزای عملش برسد. اما اهل صبر چون دست به گناه آلوده نکرده اند، هیچ گونه ترس و واهمه ای ندارند. زیرا چیزی مخفی ندارند تا بخواهد آشکار شود.
صبر کنندگان در یوم التلاق و نیز یوم الجمع نیز در هنگام ملاقات با پروردگارشان و ملاقات دیگر انسان ها و جمع شدن همه در محضر او ترسی ندارند زیرا بر معصیت ها صبر کرده و گناه نکرده اند و مردم را آزار و اذیت نکرده اند تا مورد مواخذه خداوند قرار گیرند.
در یوم الدین نیز صبر کنندگان جزا و پاداش صبر خود را از معبود خویش می گیرند و به بهشت برین که جایگاه نیکان و سعادت مندان است وارد می شوند.
در قرآن مجید راجع به انفاق تاکیدات فراوان شده و برای منفقین پاداشهایی بزرگ و ماندگار تعیین گردیده است. انفاق به عنوان عمل صالحی است که اگر مطابق دستور قرآن کریم انجام پذیرد، جامعه اسلامی را همیشه به عنوان سیمایی مطلوب برای امت خود قلمداد نموده است.
از نظر قرآن یکی از وظایف مهم افراد در جامعه اسلامی، دستگیری از نیازمندان و تهیدستان است. هر کس به اندازه امکانات و توانمندی خویش وظیفه دارد که خلاء های موجود در زندگانی افراد را جبران و کمبودهای آنان را پاسخگو باشد. همان گونه که خداوند نیازمند و فقیر را با فقر و نداری امتحان می کند، ثروتمندان را نیز این گونه می آزماید.
اینکه انسان چیزى داشته باشد و از خود جدا کند، و مظهر رحمانیت پروردگار بشود، نقش بزرگى در ساختن انسان دارد. عطوفت که از ماده عطف است‏یعنى تمایل و توجه به دیگران، با دیگران یکى شدن و دل بجاى دل آنها نهادن خود هدف است و هدفى اساسى و قابل اهمیت است.
کسی که چنین باشد دیگر در روز قیامت که همه حسرت میخورند او حسرت نمی خورد؛ او با اعتماد کامل به پروردگار خود در راه او انفاق می کند و می داند که در روزی که همه محتاج اند او محتاج نخواهد بود زیرا خود خدا کفالت امر او را بر عهده دارد و او را تنها نمی گذارد.
در یوم الدین پاداش خود را به تمامه و کامل دریافت می کند. در روز جمع شدن موجودات در پیشگاه خداوند متعال با آرامش حاضر می شود و از پروردگار خود پاداش اعمال خود را دریافت می کند. .
خوف و رجاء یا بیم و امید، دو حالت یا انفعال نفسانى هستند. خوف که در زبان فارسى ترس خوانده مى‏شود از جمله هیجانات روانى است. حالت ترس در همه انسان‏ها کم یا بیش پدید مى‏آید. انسان در طى مراحل رشد از دوره نوزادى و کودکى تا بزرگ‏سالى، همواره حالت ترس را تجربه مى‏کند. ترس انسان از آغاز تولد تا دوره بزرگسالى یکسان نیست؛ زیرا تجربه ها و آگاهى‏هاى او تغییر مى‏کند و انسان از چیزى مى‏ترسد که برایش ناخوشایند و مضر باشد. یعنى به گونه‏اى از ناخوشایندى و ضرر رسانى آن چیز آگاه باشد.
رجاء که در فارسى امید گفته مى‏شود حالتى نفسانى است امید و امیدوارى، نسبت به امور خوشایند پدید مى‏آید انسان به امورى که براى خود خوشایند و مفید مى‏شناسد امید دارد. یعنى با تصور امور خوشایند و لذت و رضایت حاصل از به دست آوردن آنها حالت امید در انسان پدید مى‏آید
خوف و رجاء انسان در برابر خداوند نتیجه معرفت و ایمان به خداوند و صفات جمال و جلال اوست امام صادق(ع) فرموده‏اند: «من کان باللَّه عارفاً، کان من اللَّه خائفا و الیه راجیا و هما جناحا الایمان...» هر کسى که خداوند را بشناسد از او خائف و به او امیدوار است، خوف و رجاء دو بال ایمان هستند. در روایت دیگرى فرموده‏اند: «لا یکون المؤمن مؤمنا حتى یکون خائفا راجیا» مؤمن تا زمانى که بیمناک و امیدوار نسبت به خداوند نباشد مؤمن نیست.
داشتن دو بال خوف و رجاء در زندگی دنیا و آخرت همواره یاور انسان در کارهای سخت و مشکل است. زیرا وقتی صحنه گناهی برای انسان پیش می آید با داشتن خوف است که از گناه باز می ایستد و اگر مرتکب گناه شد با بال امید است که روی به درگاه خدا می آورد و توبه می کند. با داشتن این دو صلاح در دنیا انسان می تواند خود را در روز سختی ،بلا، آشکار شدن گناهان، روز حسرت، امیدوار باشد.
یعنی با داشتن خوف دیگر مرتکب گناه نمی شود تا همچون گنه کاران حسرت بازگشت به دنیا را داشته باشد؛ تا گناهان خو را جبران کند. یا در روزی که همه جزای کار خود را می بینند او چون گناه نکرده و یا توبه کرده است در صف سعادتمندان قرار می گیرد و نیازی به فریاد زدن مثل گنه کاران را ندارد تا شاید مفری پیدا کند.
گذشت و ایثار دو واژه مقدس در ادبیات ماست . همیشه و هر زمان در طول تاریخ بشریت " از خود گذشتگی " جایگاهی بسی ژرف در ارزش های انسانی داشته است و از جمله خصوصیات اخلاقی والا به شمار می رفته است .
برای گذشت و ایثار باید خیلی بزرگوار بود و برای بزرگوار بودن باید خیلی انسان بود.اما برای انسان های واقعی این گذشت و بزرگواری آنچنان دلپذیر و لذت بخش است که هرگز آن را با خودخواهی های دیگران عوض نمی کنند و احساس رضایت حاصل از این ایثار را بر حس خودخواهی ترجیح می دهند. فداکاران از فداکاری خود خشنودند اما هرگز ظالمان از ظلم خود لذت نمی برند مگر آنکه شخصیتی بیمارگونه داشته باشند.
ایثار که به معنای از خود گذشتگی و ترجیح و برتری است، در اخلاق اسلامی به معنای گذشت از خود به نفع دیگران است و اینکه درباره چیزهایی را که خود به آن نیازمندیم، دیگران را بر خود ترجیح دهیم.
اگر بخشی از مال خود را به دیگران بدهیم و برای خود هم نگه داریم، انفاق کرده ایم، ولی « ایثار » این است که مال خود را تماما به دیگری ببخشیم، در حالی که خود به آن نیاز داریم.
افراد با گذشت و ایثار در این دنیا با بندگان خداوند با راستی و مهربانی برخورد می کنند و در آخرت در یوم الحسرت همچون ظالمان و بدکاران و کسانی که جز اندک کار خیر چیزی ندارند انگشت حسرت به دهان نمی گیرند.
در یوم التلاق ویوم الجمع هنگام ملاقات خداوند روسفید و خوشحال اند و هنگام دیدن آشنایان و دوستان چون به آن ها ظلم نکرده بلکه از خود گذشته اند ترسی از حق الناس ندارند. و در یوم الجزاء پاداش کار نیک خود را می بینند. با آشکار شدن همه اعمال در یوم تبلی السرائر آشکار می شود ترسی ندارد از آشکار شدن اعمالش چرا جز نیکی و خیر چیزدیگری در این دنیا انجام نداده است.
پیشنهاد
همان طور که بیان شد، نام های قیامت بر انسان آثار سازندگی دارد،؛ البته در هنگامی که شناخت بر این نام ها دقیق و کامل باشد و برای این شناخت کامل باید به آیاتی که این نام ها در آن آمده است دقت نمود و در معانی آن ها دقت و تدبر نمود.
در برسی نام های قیامت ابتدا به دسته بندی از نظر معنا و مفهوم نیاز است و تدبر کامل در آیاتی که این نام ها در آن ها آمده است. پس از دسته بندی ،ابتدا نام ها بیان می شود و بعد با توجه به معانی آثار مترتب بر آن ها می آید.
قیامت و نام های آن به خاطر ساخته شدن انسان و هدایت او بیان می شود برای بررسی این آثار می توان تحقیق میدانی داشت و رودر رو با مردم مواجه شد تا عکس العمل آن ها را بررسی کرد و نتیجه را به صورت آما ر که چند در صد با یاد قیامت تصمیم به توبه و یا ادامه دادن به کار های نیک را دارند و چند درصدبه کارهای قبلی خود ادامه میدهند. در این روش میدانی آمار را می توان مطرح نکرد و ققط نتایج را بیان نمود و از آن نتیجه گرفت.

 

برای سلامتی امام زمان صلوات


[ جمعه 92/11/11 ] [ 1:3 عصر ] [ علی امامی راد ]

آثارسازندگی برخی نام های قیامت در قرآن

برای قیامت در قرآن نام های متفاوتی بیان شده است که بیان گر اهمیت این واقعه عظیم است که هر کدام نشان دهنده وضع مخصوص و نظام خاص حاکم بر آن می باشد. توجه انسان به این اوضاع و وضع مخصوص آثار سازنده روحی و روانی بسیاری بر او دارد که به بهتر زندگی کردن او کمک می کند زیرا کسی که در راه خدا بر مصیبت ها و معصیت ها صبر می کند و کسی که در راه خدا و برای رضای او انفاق می کندو دارای دو بال خوف و رجا است و نسبت به دیگران گذشت و ایثار دارد رشد معنوی یافته و در روزی که دیگران حسرت می خورند و نهان ها آشکار می شود و همه یکدیگر را و اعمال خود را می بینندو با هم جمع می شوند و هرکسی در پیشگاه پروردگار خود حاضر و جزای عمل خود را می بیند، آسوده خاطر بوده و به سعادت ابدی می رسد.
روش اتخاذ شده در انجام این پژوهش روش اسنادی و تحقیقی توصیفی تحلیلی می باشد.

ادامه ی مطلب

[ جمعه 92/11/11 ] [ 1:1 عصر ] [ علی امامی راد ]
   1   2      >
درباره وبلاگ
لینک دوستان
<لنگه کفش
فرزانگان امیدوار
###@جزین@###
رایان چوب
نظرمن
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
فتوبلاگ حسین کارگر
کانون فرهنگی شهدا
تنهایی......!!!!!!
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
.: شهر عشق :.
پیامنمای جامع
بوی سیب
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
دبستان پسرانه ی امام هادی سبزوار
آموزشی مذهبی
بچه های خدایی
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
تنها هنر
Dark Future
(بنفشه ی صحرا)
پا توی کفش شهدا
جزتو
Manna
محمد قدرتی
یه دختره تنها
ورزش های رزمی
جیغ بنفش در ساعت 25
گروه اینترنتی جرقه داتکو
زمزمه ی کوچه باغ شاه تور
تیـــــــــــام
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
اخراجیها
نوری چایی_بیجار
xXx عکسدونی xXx
مهربانی
عزای حسینی
پرسپولیس
بادله گشت
کلبه ی عشق
عشق تابینهایت
عاشق دربدر
توتویی
محمد امیدواری ابرقویی
صل الله علی الباکین علی الحسین
مهندسی متالورژِی
دلنوشته های یه عاشق!
delshekasteh
ستاره
سفیر نور
آزاد اندیشان
احساس ابری
فهادانــ
میلاد کی مرام
عکس میخوای کلیک کن
قصه ی ما و شما
صراط مبین
زیر آسمان خدا
.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
دوستانه
جوک و خنده
یه دختر تنها
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
خورشید خاموش
fazestan
رویای زیبا ...
کشتی کج
جوان ایرانی
روژمان
اندیشمند
من و تو
چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟)
عاشق تنها....
رقص شیطان
شاخه شکسته
مسأله شرعی
موسیقی اصیل ایرانی
زنگ تفریح
فرزاد ملوس و پرنیاجون
جامع ترین وبلاگ خبری
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 34
بازدید دیروز: 60
کل بازدیدها: 265242